دخت ایران زمین
که من پروین فروغ شهر ایرانم
نه پوراندخت - نه آذر دخت - نه آتوسا - نه پانته آ
بلکه آرتمیس سپهسالار ایران در نبرد پارس و یونانم
مرا گر در مقام همسری بینی نه یک همخواب و همبستر که یک همراه و یک یار وفادارم
نه یک برده - مکن اینگونه پندارم
که جوشد خون آزادی به شریانم
بدون زن کجا میداشت تاریخ تو ؟
آرش با کمانش ؟
کاوه آهنگر با گرز و سندانش ؟
بدون زن کجا میداشتی آن شاعر طوسی ؟
نگهبان زبان پارسی ؟
استاد فردوسی ؟
مرا گر در مقام مادری بینی
"مگو با من که هست فرشی از بهشت زیر پایم"
نگاهم کن که زیر پای من دنیا به جریان است
ز نور عشق من رخشنده کیهان است
که با دستان من گردون بجریان است
که جای پای من بر چهره سرخ و سپید و سبز ایران است
برو ای مرد دگر مبر آسان به لب نامم
که من آزاده زن - فرزند ایرانم
نظرات شما عزیزان:
برچسب ها : سروده هاي ملي,
موضوع :
سروده هاي ملي , ,